معنی صدای حاصلهاز عملبلع قورت، جرعه، لقمهبزرگ، بلع، قورت دادن، فرو بردن, معنی صدای حاصلهاز عملبلع قورت، جرعه، لقمهبزرگ، بلع، قورت دادن، فرو بردن, معنی wbاd pاwgiاx ukgfgu rmcت، [cui، grkifxc;، fgu، rmcت bاbj، tcm fcbj, معنی اصطلاح صدای حاصلهاز عملبلع قورت، جرعه، لقمهبزرگ، بلع، قورت دادن، فرو بردن, معادل صدای حاصلهاز عملبلع قورت، جرعه، لقمهبزرگ، بلع، قورت دادن، فرو بردن, صدای حاصلهاز عملبلع قورت، جرعه، لقمهبزرگ، بلع، قورت دادن، فرو بردن چی میشه؟, صدای حاصلهاز عملبلع قورت، جرعه، لقمهبزرگ، بلع، قورت دادن، فرو بردن یعنی چی؟, صدای حاصلهاز عملبلع قورت، جرعه، لقمهبزرگ، بلع، قورت دادن، فرو بردن synonym, صدای حاصلهاز عملبلع قورت، جرعه، لقمهبزرگ، بلع، قورت دادن، فرو بردن definition,